هومانهومان، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

هومان

من دندونمو مي خوام

ديروز 18/8/92 توي مهد كودك اولين دندونم افتاد.اعظم جون پيچيدش توي دستمال و من هم يه عالم گريه كردم .بچه ها برام دست زدن ولي گريه من تموم نمي شد .بابا كه اومد دنبالم بازم بغضم تركيد .شب كه مامان اومد هم يك ربع دهنمو بسته نگه داشتم تا نتونه دندنمو ببينه بعدشم يه عالم گريه كردم تا خوابم برد .اخه من دندونمو مي خوام و حالا فكر كنم زشت شدم .امروز ولي تمام راه خونه تا مهد و لبمو گرفتم پايين تا مردم ببينن من هومان بي دندون شدم.قراره بابا و فرشته مهربون برام جايزه بخرن...هورا... اين عكس و ديروز داداش ازم گرفت   ...
28 آبان 1392

داداشم

 این من نیستم.این داداشمه که الان هیچکس فکر نمی کنه ما اینهمه شبیه هم هستیم .مامان عکسها رو داره اسکن می کنه و همش قربون صدقه داداش کوچولو می ره و عکسها رو به من نشون می ده ولی من زرنگم و حالا می دونم کی هومانه کی شایان! ...
28 آبان 1392

خاطرات سفر به تركيه4

خلاصه داستان اينكه من حسابي كيف مي كردم .همسايه متل ما دو تا خانواده عرب بودن كه دو سه تا دختر مهربون داشتن و من با هاشون دوست شدم .اونا خيلي منو دوست داشتن و به مامانم همش مي گقتن كه من خيلي خوشگلم.اينم عكس دوستام   اين اقا ها كه "چيز ‌بودن " و خيلي مهربون بودن روسري هاشونو گذاشتن روي سر دو تا پسر دوقولو ترك كه عكس بگيرن .به منهم اشاره كردن كه برم ولي من بهشون اخم كردم و اونا هم ترسيدن   شبا هوا سرد بودو من شديدا خسته مي شدم ولي من از رو نمي رفتم و يك لحظه چشم از مامان و بابا و داداش بر نمي داشتم كه نكنه يه جمله بدون من حرف بزننو خودم يه نفس حرف مي زدم .   بعد از سه روز گشت و گذار برگشتيم به ترا...
27 آبان 1392

هومان نوزاد

مامان مي گه من وقتي به دنيا اومدم خيلي خوشگل بودم .توي بيمارستان مي گفتن نوزاد قشنگه!ولي من دوسش ندارم. اصلنم خوشگل نيست .اصصنم دوست ندارم مامان خانم اينا رو نگاه كنه اينجا فقط سي و شش روزمه ...
20 آبان 1392

هومان ني ني

مامان مي گه من سه ماهگي شروع كردم به سينه خيز و چهارماهگي چاردست وپا رو شروع كردم .مامان مي گه اينقدر كوچيك بودم كه سرم مي خورده به ديوار گريه مي كردم ولي مي خواستم به راهم ادامه بدم. اين توپولو داداشمه ...
20 آبان 1392

دندان شيري

يه دندون كوچولو زير دندونم لونه كرد                             صبا كه بيدار مي شم يه همچي عسلي مي شم   ...
20 آبان 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هومان می باشد