من دندونمو مي خوام
ديروز 18/8/92 توي مهد كودك اولين دندونم افتاد.اعظم جون پيچيدش توي دستمال و من هم يه عالم گريه كردم .بچه ها برام دست زدن ولي گريه من تموم نمي شد .بابا كه اومد دنبالم بازم بغضم تركيد .شب كه مامان اومد هم يك ربع دهنمو بسته نگه داشتم تا نتونه دندنمو ببينه بعدشم يه عالم گريه كردم تا خوابم برد .اخه من دندونمو مي خوام و حالا فكر كنم زشت شدم .امروز ولي تمام راه خونه تا مهد و لبمو گرفتم پايين تا مردم ببينن من هومان بي دندون شدم.قراره بابا و فرشته مهربون برام جايزه بخرن...هورا... اين عكس و ديروز داداش ازم گرفت ...
نویسنده :
مامان
15:27